بسم الله الرحمن الرحیم
in the name of god
به وبلاگ بازتاب روستای دمیلو خوش آمدید ( به زبان محلی خَش هُوندید ) و از همه ی اهالی محترم روستا تقاضا اَبُوت که هر گونه پیشنهاد یا انتقاد ( با رعایت قوانین اسلامی ) برای آبادانی هر چه بهتر روستا به این وبلاگ بفرستید .
الحمد الله و الصلاة و السلام علی رسول الله و بعد :
برادر و خواهر مسلمان ! عبرتها به سخن آمدند ! کجاست گوش های شنوا ؟ حقایق آشکار شدند کجایند پژوهشگران ؟ راه روشن و نمایان است کجایند قدم زنندگان ؟ با این سرعت به کجا می روی ؟ به بهشت یا جهنم ؟ آیا می دانی لحظه لحظه ی زندگی تو را ثبت می کنند و گفته هایت را جمع می کنند و نیت و اراده تو را می دانند و حرکات و سکنات تو محاسبه می شوند ؛ « ایحسب الانسان ان یترک سدی » موی سفید تو را به نزدیک شدن سفر خبر می دهد ، پیش رویت منازل و گردنه های بی شماری است که ناچار باید آنها را طی کنی ، پس ، از خواب گران برخیز و از غفلت باز آی .
اولین گردنه مرگ
خداوند از آن به مصیبت یاد می کند « ان انتم ضربتم فی الارض فاصابتکم مصیبة الموت » ( مائده / 106 ) علما می گویند شدت سکرات قابل توصیف نیست ؛ مگر برای کسی که آن را بچشد ، کسی که آنرا احساس نکرده گمان می کند مانند سایر دردهاست ، درد سکرات بر روح هجوم می آورد و همه اعضا را در بر می گیرد ، رگ و پی و همه عصب ها و مفاصل و جزء جزء بدن را پوشش می دهد از بالای سر تا پایین قدمین ، با هیچ مثالی نمی توان آن را تبیین نمود . بزرگان می فرمایند : شدت سکرات از ضربه شمشیر و اره شدن با اره ها و قیچی شدن شدیدتر است ، جسم که تنها با روح در ارتباط است این قدر بر آن تأثیر دارد ، چه می گویی وقتی که همه درد ها بر خود روح فرود آیند . کسی که به مصیبت گرفتار آید با زبان فریاد و جیغ می زند تا زنده بماند ؛ اما محتضر صدایش قطع می شود و فریاد او را کسی نمی شنود ؛ زیرا شدت سختی ها بر او غالب شدند و قلب او را درد شدید فرا گرفته و همه مواضع بدن او را تحت پوشش قرار داده است . همه اعضا و جوارح ضعیف شده اند و قوت و توانی برای فریاد زدن باقی نمانده است . اما درد ، عقل و شعور را بی هوش و زبان را گنگ کرده و اطراف و جوانب بدن را ضعیف کرده است ؛ لکن توانایی ندارد ، اگر کوچکترین قدرتی برایش باقی بود صدای دردناک و هولناکی از او شنیده می شد . اما محتضر رنگ باخته است و درد همه اعضای بدن او را فرا گرفته تا آنجا که دیده گان او به بالا خیره شده اند و زبان به ته چسپیده و انگشتان وی سبز شده اند و جسد غرق در عرق و خیس شده و اعضا کم کم می میرند . اول قدمها سست و سرد می شوند سپس ساق و بعد از آن ران ها و بعد آن بر همه اعضا ، سکرات جاری می شود . مصیبت پشت مصیبت ، تا آخر اینکه به حلقوم می رسد این زمان نظر از دنیا ، اهل و عیال و زن و فرزند بسته می شوند و درب توبه نیز بسته می شود . دومین گردنه قبر : حضرت عثمان ( رض ) چون بر قبری می ایستاد چنان گریه می کرد که محاسن او خیس می شد . به او گفته شد از یاد آوری بهشت و جهنم چنین نمی گریی چه شده که قبر را دیده ای و گریانی ؟ فرمود : « از رسول اکرم ( ص ) شنیدم که فرمود : قبر اولین منزل آخرت است کسی که از آن نجات نیافت بعد از آن سختی و مصیبت فراوان می بیند ( ترمذی ) براء بن عازب می فرماید : چون پیامبر ( ص ) بر کنار قبری می نشست می فرمود : « از عذاب قبر به خدا پناه ببرید » چند بار تکرار می کرد . چون میت در قبر گذاشته می شود ، روح به جسد بر می گردد ، دو فرشته نزد او می آیند از او می پرسند : پروردگارت کیست ؟ می گوید : پروردگار من الله است . دین تو چیست ؟ می گوید : دین من اسلام است . می گویند : نظر تو درباره این شخص که به سوی شما مبعوث شده چیست ؟ می گوید او رسول خداست می گویند : علمت چیست ؟ می گوید کتاب خدا را خواندم و به آن ایمان آوردم ، منادی از آسمان ندا می دهد : بنده ام راست گفت از بهشت برایش فرش کنید و از بهشت او را بپوشانید و دری از بهشت برایش بگشایید ، این زمان قبر او تا جایی که چشمش کار می کند گشایش می یابد . این هنگام مردی با چهره ای زیبا و لباس مزین و بوی معطر پیش او ظاهر می شود و می گوید : بشارت باد به تو به آسانی بعد از این روز می گوید : تو کیستی که چهره تو منبع نور و بشارت و خیر است ؟ می گوید من عمل صالح تو هستم . می گوید خدایا زودتر قیامت را بر پا کن تا من به اهل و عیالم برسم ... اما وقتی کافری دفن می شود روح به جسد بر می گردد و دو فرشته نزد او می نشینند و از او می پرسند پروردگار تو کیست ؟ می گوید : های های نمی دانم . می پرسند دین تو چیست ؟ می گوید : های های نمی دانم ، می پرسند کسی که به سوی شما مبعوث شده کیست ؟ می گوید نمی دانم . منادی از آسمان ندا می دهد : او دروغ می گوید از جهنم برای او فرش کنید و دروازه های از آنجا برایش بگشایید . قبر بر او تنگ می شود تا آنجا که پهلوهایش درهم می شکند ، مردی بی نهایت زشت روی نزد او حاضر می شود که پوشش و بوی بدی دارد می گوید : تو را بشارت باد به سیاه روزی که به آن وعده داده شده بودی ؟ می گوید : تو کیستی که چنین چهره بد و پیام بدی داری ؟ می گوید من عمل بد تو هستم ، می گوید خدایا قیامت را بر پا نکن .... ( ابوداود ) آری ! اینگونه به اهل جنت در قبرهایشان نعمت و به اهل جهنم در قبرهایشان عذاب می رسد ، تا آن زمان که اسرافیل در صور بدمد و برای قیام قیامت ندا در دهد . برادر و خواهر گرامی ! به ندای پروردگارت گوش فرا ده که می فرماید : « در صور دمیده می شود پس همه کسانی که در آسمانها و زمین اند می میرند مگر کسانی که خدا بخواهد ، سپس بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان همگی به پا می شوند و در انتظار حساب و جزاء هستند » ( زمر / 68 ) خداوند در سوره یسین این روز را چنین توصیف می کند : « بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان از قبرها شتابان به سوی ( دادگاه ) پروردگارشان می روند می گویند : وای بر ما چه کسی ما را از مرقدمان مبعوث کرد. » ( یسین / 51 ) مردم از قبرها بر آن عقیده ای که بر آن مردند مبعوث می شوند . کسانی که بر بدی و شر مردند همانگونه حشر می شوند و کسانی که بر خیر مردند نیز بر خیر حشر می شوند که به این سوء خاتمه یا حسن خاتمه می گویند . خداوند می فرماید : « کسانی که ربا می خوردند ( روز قیامت ) بر نمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده » ( بقره / 275 ) آن حضرت ( ص ) می فرماید : « نوحه گر از قبرش بلند می شود در حالی که غبار آلود و پریشان است و بر آن پرده لعنت خدا افکنده شده و زره آتشین بر تن دارد و دستهایش بالای سر او هستند و فریاد می زند : واویلا » داستان صحابه ای را بشنوید که هنگام سفر حج وفات نمود ؛ آن حضرت ( ص ) فرمود : « او را با آب و سدر بشویید و در لباسش کفن کنید و عطر نزنید و سرش را نپوشید که روز قیامت لبیک گویان حشر می شود » ( مسلم )
حشر
بعد از مبعوث شدن و حشر همه انسانها از اول تا آخر ، پدر و فرزند ، قاتل و مقتول ، ظالم و مظلوم ، همه و همه در میدانی جمع می شوند « قل ان الاولین و الاخرین * لمجموعون الی میقات یوم معلوم » ؛ همه انسان ها از اول تا آخر آنها در روز مشخصی در میدانی جمع می شوند . همه انسان ها عریان ، سر لخت و پا لخت محشور می شوند . عایشه ( رض ) پرسید : یا رسول الله ! اگر عریان محشور شوند زن و مرد یکدیگر را نگاه نمی کنند ؟ آن حضرت ( ص ) فرمود : ای عایشه ! کار سخت تر از آن است که کسی به فکر نگاه کردن به دیگری باشد » ( متفق علیه ) ابن عباس می فرماید : همه محشور می شوند حتی حشرات و حیوانات « و اذا الوحوش حشرت » ؛ در آن هنگام وحوش جمع می شوند ( تنویر/ 5 ) درباره این روز خدا می فرماید : « آن روز هر مادر شیر ده کودک شیر خوارش را فراموش می کند و هر بارداری جنین خود را بر زمین می نهد مردم را مست می بینی ؛ در حالی که مست نیستند ، ولی عذاب خدا شدید است » ( حج / 2 ) « آن روز که هر شخصی جدال کنان از ذات خود حاضر می شود و هر شخصی به تمام و کامل جزا داده شود بر آنچه عمل کردند و هیچ ظلمی نشوند » . ( نحل / 111 ) « و در این روز هیچ دوستی کمترین کمکی به دوستش نمی کند و از هیچ سو یاری نمی شود » ( دخان / 41 ) هر کسی می گوید نفس خودم ، نفس خودم ! خورشید به فاصله چند میل رسیده و عرق ، انسان ها را فرا گرفته انسان هایی تا زانو و برخی تا سینه و برخی تا گوشها و برخی همه تن در عرق غرق می شوند . آن حضرت ( ص ) فرمود : « مردم بر سه دسته روز قیامت حشر می شوند گروهی بر پاهای خود راه می روند برخی به زانوها و برخی دیگر بر چهره ها . صحابه ای عرض کرد چگونه بر چهره راه می روند ؟ آن حضرت ( ص ) فرمود : آن ذاتی که قادر است انسان را بر قدم هایش ببرد بر چهره ها نیز راه می برد » ( ترمذی )
منبع : کتاب از قبر به بهشت یا جهنم
تالیف : محمد جمالزهی
اما غرور اهل عصیان از مؤمنین ، که می گویند خدا بخشنده و مهربان است و ما به عفو او امیدواریم : آنان بر این گفته توکل کرده و از انجام اعمال اهمال ورزیدند . این گفته در حوزه ی امیدواری در دین ، ستوده شده است و رحمت خدا گسترده و وسیع است و نعمت او همگان را شامل می شود و کرم و بذل او عام است و ما مؤمنان موحد با توسل به ایمان و کرم و احسان از پیشگاه او آرزوی عفو داریم . چه بسا که منشأ این امیدواری در عین عصیان ، دستاویز قرار دادن پدران و مادرانشان باشد و این نهایت فریب خوردن است ؛ زیرا نه تنها نیاکان آنان با این که اهل صلاح و تقوا بوده اند ، در عین حال از خشم خدا نیز بیمناک بوده اند ، بلکه ابلیس ، قیاس و استدلال نادرست آنان را در نظرشان زیبا جلوه داده مبنی بر این که : چون شخصی فردی را دوست بدارد ، حتماً فرزندانش را نیز دوست می دارد و از آنجایی که خداوند پدران شما را دوست داشته ، پس شما را نیز دوست می دارد و لذا نیازی به عبادت ندارید ! آنان بر این اساس توکل کرده و درباره ی خدا فریب خوردند و بیچارگان ندانستند که نوح علیه السلام ، مصمم بود که فرزندش را در کشتی سوار کند ، ولی خدا او را منع فرمود و فرزندش را بدتر از سایر قومش غرق گردانید . و این گروه ندانستند که پیامبر خدا ( ص ) ، از خداوند درخواست کرد که در زیارت قبر مادرش و استغفار برای او به حضرت اجازه دهد و خداوند به او اجازه ی زیارت قبر مادرش را داد ، ولی اجازه ی استغفار نداد ! و هم قول خدا را فراموش کرده اند : ( وَ لٰا تَزِرُوا وٰازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرٰی ) ( انعام / 64 ) « هیچ گنهکاری گناه کسی دیگر را بر نمی دارد » ( وَ اَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسٰانِ اِلّاٰ مٰا سَعٰی ) ( نجم / 39 ) « و برای انسان نیست مگر آنچه خود تلاش کرده است . » بر این اساس کسی که می پندارد به وسیله ی تقوای پدرش نجات خواهد یافت ، مثل آن است که گمان کند با غذا خوردن پدرش او نیز سیر می شود و یا با نوشیدن پدرش از او نیز رفع تشنگی می شود ! تقوا فرض عینی است که پدر نمی تواند به جای فرزند آن را به جای آورد و به هنگام پاداش تقوا انسان از برادر ، مادر ، پدر ، همسر و فرزندش فرار می کند ، مگر بر سبیل شفاعت و اینان قول رسول خدا ( ص ) را فراموش کرده اند که فرموده است : « زیرک کسی است که نفس خود را پائین آورد و برای پس از مرگش کار کند ؛ و ناتوان و درمانده کسی است که در عین پیروی از خواهشات نفسانی ، از خدا امید عفو داشته باشد . » و خداوند فرموده است : ( اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هٰاجَرُوا وَ جٰاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ اُولٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللهِ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ) ( بقره / 218 ) « همانا آنان که ایمان آوردند ، و آنان که هجرت کردند و در راه خدا به جهاد پرداختند ، آن گروه رحمت خدا را امید می دارند ، و خدا بخشاینده و مهربان است . » ( جَزٰاءً بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ ) « این جزائی است که به آنان در مقابل آن چه انجام داده اند داده می شود . » آیا امیدواری جایز است ، مگر پس از آنکه عمل پیش از آن تقدیم گردد ؟! بدون شک اگر پیشاپیش رجا و امید ، عملی تقدیم نگردد ، این امیدواری ، غرور و فریبی بیش نیست و مراد از ممدوح بودن امیدواری در دین این است که خوف و حرمان را متعادل گرداند و در این تعادل فایده ای است که قرآن کریم آن را بیان فرموده ، و در افزایش امید همراه عمل ، ترغیب و تشویق کرده است .
منبع : کتاب کشف انگیزه های غرور و فریب در انسان
مؤلف : امام محمد غزالی
مترجم : مصطفی اربابی
الف ) مُردار
ب ) خون
ج ) گوشت خوک
د ) خمر ( شراب ) مادر پلیدی ها
قسمتی از توضیحاتی که در مورد خمر ( شراب ) در این کتاب نوشته شده : خداوند بلند مرتبه می فرماید : { یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنصَابُ وَ الأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ و الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ } مائده 91-90
« ای مؤمنان ، میخوارگی و قمار بازی و بتان و تیرها پلیدند و عمل شیطان می باشند . پس از پلید دوری کنید تا این که رستگار شوید . * اهریمن می خواهد از طریق میخوارگی و قمار بازی در میان شما دشمنانگی و کینه توزی ایجاد کند و شما را از یاد خدا و خواندن نماز باز دارد . پس آیا دست می کشید و بس می کنید ؟ ! » هدف از این بحث ، بیانِ ترکیب خمر یا راه های ساخت و انواع مختلف آن نیست ، بلکه یاد آوری زیان هایی است که شراب بر جسم و روان ، باقی می گذارد و به همین دلیل در مصطلع قرآنی رجس و پلید خوانده شد و حرام گردید.
تأثیر الکل بر بخش های مختلف جسم :
الف ) الکل و سیستم عصبی
الکلسیم یا الکلی های معتاد به مصرف هر روزه ، زیان های زیادی را متوجه سیستم عصبی می کند از جمله : 1. اختلال در عملکرد اعصاب : در این حالت ، فردِ الکلی به سستی عضله ها ، لرزش ، و درد در بدن مبتلا می شود ، آن هم به دلیل تخریبِ بافت های مختلف اعصاب . 2 . ایجاد افت و اختلال در یک عصب : در این حالت در توانش و کارکردِ یک نوع عصب ، اختلال و تشویش به وجود می آید و به فلج های موقت می انجامد از جمله فلج عصب صورت ، عصب های محرکه ی چشم ، عصب خواب و استراحت . التهاب و تشویش عصب بینایی : قاطبه ی زیادی از الکلی ها و مشروبی ها از این عارضه رنج می برند که همان کاهشِ دید و گاه کوری است . 3 . بیماری بلاغرا یا گری خشک : که بسیار در بینِ افراد مشروبی – شایع است .
ب ) مشروبات الکلی و تأثیر آن بر دستگاه گوارش
هر اندازه که مشروبات الکلی ( الکل ) از سیستم گوارش بدن ، عبور کند در آن تباهی و بیماری به ارمغان می گذارد ، از جمله : 1. خراشیده شدن مخاط های دهان و حلق ، آسیب دیدنِ پرزهای چشایی در زبان و ترک برداشتن آن ؛ 2. پیدا شدنِ لک های سفید در زبان که اکثر به سرطان زبان می انجامد ؛ 3 . التهاب مری 4. استفراغ های خونی شدید به دلیل پارگی برخی از رگ ها در منطقه ی اتصال مری و معده ؛ 5. سرطان مری به گونه ای که چهل درصد از مبتلایان به سرطان مری را معتادان به الکل و مشروبات تشکیل می دهد ؛ 6. التهاب سطح معده به طور حاد ، بیماری شایع و رایجی که در تمامی مشروب خواران معتاد به الکل وجود دارد ؛ 7. التهاب پنهان و مزمن معده که بیشتر در معتادان به الکل پیدا می شود . در پیدایشِ این بیماری کمبودِ پروتئین نقش مهمی دارد که در نتیجه ی آن شخص به بیماری کم خونی بر اثر فقر ویتامین بی دوازده مبتلا شده ، اکثر به سرطان معده ، منجر می گردد ؛ 8. الکل و لوزالمعده ، الکل و آسیب های آن به لوزالمعده : 1 ) التهاب لوزالمعده : در آن غده ی لوزالمعده به خود خوری گرفتار و بعد از آن پاره می شود . این بیماری جزو بیماری های خطرناک است و بیشتر دل دردهای افراد الکلی را تشکیل می دهد و هفتاد درصد علت آن ، الکل است . 2 ) التهاب مزمن لوزالمعده : این حالت ، نقش بسزایی در سوء تغذیه ، گوارش و جذب غذاها دارد . 9. الکل و کبد : پیدایش بیماری های کبدی ناشی از مصرف الکل ، مشکلی بهداشتی و جهانی است .
منبع : کتاب اعجاز علمی قرآن و سنت
تألیف و تحقیق : کمال روحانی
پرنده ی دومیل ، معروف به زبان محلی دمِیل در قدیم در اطراف این روستا زیاد بوده است و به همین خاطر اسم این روستا را روستای دمیلو گذاشتند .
سلام ، حالتون خَشِن .... ، امیدوارم همیشه موفق باشید و یَوَح یَوَحتی ( یعنی گاه گاهی ) مطلبی که میخواهیم پُست کنیم ، با همدیگر مشورت و هماهنگ کنیم که ببینیم آیا مطلب مفیدی هست یا نه . حضرت حذیفه بن یمان ( رض ) می فرماید که رسول الله ( ص ) ارشاد فرمودند : قسم به ذاتیکه جان من در قبضه ی اوست حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید و گرنه بزودی الله جل جلاله عذاب خود را بر شما مسلّط خواهد کرد آنگاه شما دعا می کنید الله جل جلاله دعای شما را قبول نخواهد کرد . رواه الترمذی و قال : هذا حدیث حسن ، باب ما جاء فی الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر ، رقم : 216
صنعت و تکنولوژی همواره مسیر تحول ، دگرگونی و رشد و ترقی را می پیماید و روز به روز ، بلکه ثانیه به ثانیه در حال رشد و توسعه است.
سازندگان و تولید کنندگان صنایع با یکدیگر رقابت می کنند و بر روند ترقی و روبه رشد آن میافزایند ؛ تا هر روز ابزار جدید تر و با کارآیی بیشتری را وارد بازار کنند.
از جمله آن صنایع در حال رشد و توسعه ، وسایل ارتباطی و رسانهای می باشد ، که طی چند سال اخیر تحول و رشد قابل توجهی داشته است.
ابزارهایی مثل : رایانه ، ماهواره ، اینترنت ، تلفن همراه و گوشیهای آن که روز به روز با امکانات و قابلیتهای بیشتر و جدیدتری وارد بازار و در اختیار متقاضیان و افراد جامعه قرار می گیرد . همه ی اینها بیانگر این است که بشر، با قدرت علم و دانش و استعدادها و قابلیتهایی که خداوند حکیم و علیم در ذات او نهفته است ، توانسته گامهای مهمی را در زمینه رفاه و آسایش خود و همنوعان خود بردارد . بر سختیها و مشکلات غلبه کند و تا حدی از حصار قوانین دست و پاگیر طبیعت خود را برهاند و یا به تعبیر دیگر با قوانین طبیعت خود را وفق دهد و سازگار شود .
او توانسته مسافتهای طولانی و طاقت فرسا را با زمانی کوتاه طی کند ، مسافتهای طولانی و چند ماهه را فقط در چند ساعت بپیماید ؛ همچنین توانسته دو نفری که دورترین فاصله را باهم دارند ، به صورت سمعی و بصری ( صوتی و تصویری ) با هم ارتباط دهد .
آری ! همهی این تحولات محصول علم و دانش بشر میباشد : « یا معشر الجن و الإنس إن استطعتم أن تنفذوا من أقطار السموات و الأرض فانفذوا ، لا تنفذون إلا بسلطان » الرحمن 33 ( ای گروه جنیان و انسانها ! اگر میتوانید از کرانههای آسمان و زمین بگذرید ، بگذرید . ولیکن نمیتوانید بگذرید مگر با قدرت عظیم ( علم و دانش . )
در واقع تمام این ابزار و صنایع پیشرفته که بشر به آن دست یافته ، نعمتهای خداوند بر بندگانش میباشند ، تا آنرا در مسیر صلاح خود و جامعه به خدمت بگیرد .
« ألم تروا أن الله سخر لکم ما فی السموات و ما فی الأرض و أسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنة ... » لقمان 20 ( آیا ندیده اید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده است و ( در مسیر منافع شما به حرکت انداخته است ) و نعمتهای خود را چه ظاهر و آشکار و چه باطن و پنهان بر شما گسترده و افزون ساخته است ) .
همهی این نعمتهایی که به نحوی در خدمت بشر گماشته شدهاند ، شکر هر کدام به صورت جداگانه بر انسان لازم و ضروریست و شکر نعمت هم به این معناست که نعمت را در همان مسیری که صاحب نعمت یعنی آفریدگار جهانیان تعیین نموده ، به کار برده شود و مورد استفاده قرار گیرد . زیرا که شکر حقیقی و شکر مطلوب از دیدگاه قرآن شکر عملی است که در عمل تبلور مییابد . قرآن در این رابطه میفرماید : « إعملوا آل داود شکرا و قلیل من عبادی الشکور » سبأ 13
( ای دودمان داود ! سپاسگزاری ( این همه نعمت را ) بکنید و در عمل سپاسگزار ما باشید و بدانید که اندکی از بندگانم سپاسگزارند ) .
آیا امروزه افراد جامعه ما از وسایل پیشرفته ای که در اختیار دارند و از امکانات و دستاوردهای خود ، در مسیری که آفریدگار آنها تعیین نموده ، استفاده میکنند ؟
آیا آنها را در جهت رشد و تعالی و پیشترفت خود و جامعه به کار میگیرند ؟
اینترنت را نمیگویم که دردسترس همه نیست و هنوز استفاده از آن همگانی نشده و عده کمی از افراد جامعه در اختیار دارند .
همین گوشیهای موبایلی که در دست هر کودک و نوجوانی به وفور دیده میشود و در تمام خانوادههای شهری و روستایی به تعداد افراد خانواده یافت میشود ، آیا فرهنگ صحیح استفاده کردن از این ابزارها ( گوشیهای موبایل ، ماهواره و اینترنت و ... ) در جامعه و خانوادهها نهادینه شده است ؟
آیا در این راستا کوچکترین گامی از جانب مسئولان ، فرهنگیان و دعوتگران و مربیان برداشته شده است ؟
متأسفانه پاسخ منفی است ؛ چرا کسی به فکر این معضل نیست ؟ چرا کسی نسل جوان امروز را با تبلیغات جهانی آشنا و مقابله و تعامل صحیح با آنرا آموزش نمیدهد ؟
مگر نه اینست که در دنیایی که پر از تبلیغات است یا باید خودتان به زندگی خط بدهید ، یا دیگران خط خواهند داد ؟!
فردی که فرهنگ استفاده صحیح از ماهواره و اینترنت را ندارد و بدون شناخت پا به این دنیای وسیع و پر مخاطره نهاده و یا کودک 10 ساله ای که گوشی موبایلی در اختیار دارد که با کیفیت بالا عکس و فیلم میگیرد و با بهره گیری از امکانات بلوتوث که بر روی گوشیاش نصب است خیلی زود عکسها و فیلمهایی را که بدون درنظر گرفتن حریم اشخاص و بدون کسب اجازه از آنها گرفته را منتشر میکند و یا فیلمها و تصاویر مستهجن و ضد اخلاق را به راحتی از اطرافیان دریافت میکند و قسمت عمدهای از اوقات خود را صرف تماشا و تبادل آنها مینماید چه عواقبی برای هریک از آنها میشود در نظر گرفت ؟
نمیخواهم بگویم حالت تدافعی به خود بگیریم و در تقابل با این ابزار و امکانات حرکت کنیم .
در عصری زندگی میکنیم که عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات نامگذاری شده است لذا به خدمت نگرفتن هریک از این رسانهها ، حرکت قهقرایی و رو به عقب محسوب میشود که تحت هیچ شرایطی به صلاح جوامع اسلامی نیست .
خلاصه اینکه عصر ، عصر جهانی شدن است و جوامع سنتی ما و خانوادهها بایستی خود را آماده کنند . به این معنا که فرهنگ صحیح مواجهه با این ابزار مدرن را در درون خود نهادینه کنند ؛ فرزندان را درسایهی تعالیم انسان ساز اسلام ، تربیت نمایند . تربیتی که خدا محور باشد و فرزند و متربی در هر مکان و زمان و در هر لحظه از زندگیش خدا را حاضر و ناظر بداند .
نه تربیت پدر محوری و پدر سالاری ، چرا که پدر در تمام صحنههای زندگی حاضر نیست و در خلوت و تنهاییش دیگر با او نیست .
همچنین بایستی گامهای بلندی جهت آموزشهای لازم در رابطه با استفاده صحیح و بهینه از این ابزار و امکانات ( ماهواره ، اینترنت ، موبایل و ... ) به خانوادهها داده شود ، تا با این گامهای مثبت ، هم آسیب پذیری جامعه کاهش یابد و هم بهره برداری صحیح از این ابزار به عمل آید تا با استفاده این نعمتها و امکانات جوامع اسلامی از قافلهی پیشترفت عقب نماند و با به خدمت گرفتن این رسانهها پیامش را به گوش همه جهانیان برساند و به امید روزی که جوامع اسلامی در عرصه تبلیعات و رسانه ، گوی سبقت را بربایند و حرفها برای گفتن داشته باشند .
نویسنده : محمد صالح خردنیا 1387/03/23
منبع مطلب : پایگاه اطلاع رسانی اصلاح
http://www.islahweb.org
به زودی إن شاء الله اعضای وبلاگ در بروزرسانی وبلاگ اعلام خواهد شد و در حال حاضر چند نفر رمز وبلاگ و رمز ایمیل وبلاگ را دارند . پس فعلاً خداحافظ تا بعد ....
شرکت کنندگانی که نام محل سکونت آنها در زیر مجموعه حوزه های برگزاری آمده جهت شرکت در آزمون به همان حوزه مراجعه نمایند و شرکت کنندگانی که نام شهر یا روستای محل سکونت آنها در زیر مجموعه هیچکدام از حوزه ها درج نشده است به نزدیکترین حوزه برگزرای آزمون می توانند مراجعه و در آزمون شرکت نمایند .
* شهرستان بستک :
1- مسجد جامع بستک : شهر بستک و حومه – مغدان
2- مسجد شیخ حسن عالی کوهیج : کوهیج – نهند – لاور میستان
3- مسجد جامع هرنگ : هرنگ
4- مسجد جامع دهنگ : دهنگ – انوه – چاه سرمه – تدرویه
5- مسجد جامع زنگارد : زنگارد - چاه بنارد – بست قلات – ایلود – چاه دزدان – دهتل – کنچی – مردنو – برکه لاری
6- مسجد جامع فاریاب : فاریاب – خلوص – گتاو
7- سالن دبیرسان مولوی ( سالن نماز جمعه ) کوخرد : کوخرد – لاور دین – گریند – آسو – صالح آباد – دیخور – بربار – چاله
8- مسجد جامع هنگویه : هنگویه – دهنو خواجه – پای تاوه – عالی احمدان – گزه – خمر – قلندران
9- دار القرآن گچویه : گچویه – داربست – چاله
10- مسجد زنگی کمشک : کمشک – کنار سیاه
11- مکتبخانه ملا محمد کهتویه : کهتویه – جناح
* شهرستان بندرعباس :
1- مسجد جامع بندعباس : بندرعباس
2- بستانو
3- پاقلاتان پایین
4- چاهو
5- کشار زیر
* شهرستان قشم :
1- کانون وحدت ( مسجد تخته ای ) : قشم
2- کتابخانه کوشه : خواهران شرکت کننده کوشه
3- مسجد جامع کوشه : برادران شرکت کننده کوشه و کاروان
4- مکتب خانه گربدان : خواهران شرکت کننده گربدان
5- مسجد جامع گربدان : برادران شرکت کننده گربدان
6- دارالقرآن خدیجه الکبری کاروان : خواهران شرکت کننده کاروان
7- مسجد جامع رمچاه : رمچاه
8- کتابخانه فقیهی درگهان : خواهران شرکت کننده درگهان
9- مسجد الرسول هلر : برادران شرکت کننده هلر و درگهان
10- مکتب خانه امهات المؤمنین هلر : خواهران شرکت کننده هلر
11- دولاب : دولاب – چاهو شرقی – چاهو غربی – طبل
12- مسجد جمال سوزا : سوزا
13- مسجد توحید گیاهدان : برادران شرکت کننده گیاهدان
14- مدرسه دینی اسماعیلیه گیاهدان : خواهران شرکت کننده گیاهدان
15- مسجد حمزه لافت : لافت
* شهرستان بندرلنگه :
1- مجتمع علمی فرهنگی سلطان العلماء بندرلنگه : بندر لنگه – ارمک – حمیران – کنگ – چاه مسلم
2- مسجد ابوبکر صدیق ( رضی الله عنه ) بندر چارک : بندر چارک – چیرویه – باوردان – لاوران
3- مسجد جامع کوغان : کوغان – دهنو – سه کنار – مراغ – دهنو میر – چاونی – نخل میر
4- مسجد جامع رستاق : رستاق – مرباغ – رستمی – بالعسکر – غدیر کوهی – لشتانی
5- مسجد جامع نخل خلفان : نخل خلفان – نخیلو – نخل جمال – بوجبرائیل – بندر مقام
* شهرستان پارسیان :
1- پارسیان : پارسیان – بمبری – فومستان
2- احشام : احشام – باغستان
3- کناردان : کناردان
4- قاسم عالی : قاسم عالی – خلف – خردو – لیردف
5- بهده : بهده – دمتی شمالی
6- بوچیر : بوچیر – هشنیز – حمیران
7- کوشکنار : کوشکنار – تنبو – سروباش
8- میلکی : میلکی – خوضو – رستم آباد
9- عمانی : عمانی – برکه دکا
10- ستلو : ستلو – غورزه
11- دشتی : دشتی
12- بستانو : بستانو – زیارت
13- مغدان : مغدان شیو
* شهرستان بندرخمیر :
1- بندر خمیر : بندر خمیر – لشتغان بالا – چاه صحاری
2- رویدر : رویدر – کرویه – رودبار
3- گوین : گوین
4- درواخانی : درواخانی – کشی
5- دشت جیهون : دشت جیهون – تی بشان
6- مدرسه دینی امام نووی لمزان : لمزان – تلخ اطهر – پدل – انجیره – خورچاه – کونه – هیر
7- بندر پل : بندر پل
* شهرستان جاسک :
1- مسجد بقیع جاسک : برادران شرکت کننده جاسک
2- مسجد مقسا پایین جاسک : خواهران شرکت کننده جاسک
3- مسجد جامع پیوشک : برادران شرکت کننده پیوشک
4- مکتب خانه پیوشک : خواهران شرکت کننده پیوشک
5- مسجد جامع لیردف : لیردف
6- مسجد سر تمب جاسک کهنه : جاسک کهنه
7- مسجد جامع گتان بالا : برادران شرکت کننده گتان بالا
8- مدرسه دینی گتان بالا : خواهران شرکت کننده گتان بالا
9- مسجد خلفای راشدین ( رضی الله عنهم ) کوئیک : کوئیک
* شهرستان سیریک :
1- مسجد سعد بن ابی وقاص ( رضی الله عنه ) سیریک : سیریک – طاهرویه
2- مسجد جامع گروک : گروک
3- مسجد ساحلی کوهستک : کوهستک - پاتل
* لطفا در مورد هر نوع توضیح در رابطه با این مطلب با شماره همراه 09172886960 تماس حاصل فرمایید.
منبع این مطلب : سایت مجتمع دینی بستک bastakmd.com
همین که ، کودک لب به سخن گشود ، پدر و مادر موظفند به تربیت ایمانی و عملی او اقدام نمایند .
نخستین آموزش : نخستین چیزی که به کودک باید آموخته شود ، کلمه ی ( لا اله الا الله ) است . حضرت رسول اکرم ( ص ) می فرماید : ( افتحوا علی صبیانکم اول کلمة لا اله الا الله ) .
( سخن گفتن کودکانتان را با کلمه ( لا اله الا الله ) افتتاح نمایید ) .
این بدان خاطر است تا در قلب کودک حقیقت ( لا اله الا الله ) نقش بسته و اساس زندگی وی قرار گیرد ، گویی هر سخن در آینده در جهت ( لا اله الا الله ) باشد . بعد از اینکه بچه نیک و بد را شناسایی کرد ، به او حرام و حلال را یاد بدهد ، تا متوجه شود که در این جهان کدام راه قابل رفتن و کدام سخن قابل گفتن و کدام کار قابل انجام دادن است و از کدام راه و سخن و کدام عمل باید همیشه منصرف شده و پرهیز کند .
نماز : همین که فرزند به سن هفت سالگی قدم گذاشت بر والدین لازم می شود او را به نماز وادار کنند ، و هر گاه به سن ده سالگی رسید او را بر نخواندن نماز تنبیه و مجازات نمایند . آن حضرت ( ص ) می فرماید :
( مرو اولادکم بالصلاة و هم ابناء سبع سنین و اضربوهم علیها و هم ابناء عشر سنین )
( فرزندانتان را به نماز دستور دهید ، وقتی به سن هفت سالگی برسند ، و آنان را در صورت نخواندن نماز بزنید وقتی به سن ده سالگی برسند )
بسیاری از والدین ، خودشان خیلی نیک و صالح و پایبند نماز می باشند ، اما نسبت به نماز فرزندشان توجهی ندارند . خودشان صبح زود برای نماز به سوی مسجد حرکت می کنند ، اما فرزند 8 سال یا 10 ساله شان جلوی چشمانشان خوابیده است ، ولی او را بیدار نمی کنند تا مبادا خوابش خراب شود ، در صورتیکه اگر فرزند نماز نخواند ، خود او به دلیل غیر مکلف بودن گناهکار نمی شود ، اما پدر و مادر به دلیل اینکه دستور رسول الله ( ص ) را در مورد فرزند اجرا نکرده اند ، گناهکار می شوند .
پدر و مادر وظیفه دارند از دوران کودکی بچه را به رفتن به مسجد و نماز جماعت عادت دهند ، آیات بیشمار قرآنی و احادیث متعدد حضرت رسول اکرم ( ص ) بر اهمیت نماز در اسلام دلالت می کند ، پدر و مادر باید بدانند که اگر فرزندان در کودکی پایبند نماز نشدند ، در بزرگی خیلی مشکل است که حرفشان را گوش کنند ، بدیهی است فرزندانی که نماز را ضایع کنند در هر امر دیگر کوتاهی خواهند کرد . امیر المؤمنین حضرت ( عمر بن خطاب ) رضی الله عنه در زمان خلافتش در یک فرمان عمومی به کارگزارانش چنین نوشت : ( ان اهم امورکم عندی الصلوة من حفظها و حافظ علیها حفظ دینه و من ضیّعها فهو لها سواها اضیع )
( همانا مهمترین وظیفه تان نزد من نماز است ، هر کسی آن را محافظت نماید و به آن اهتمام نماید ، در واقع دینش را حفظ نموده است ، و بدانید که هر کس نماز را ضایع کند ، قطعاً چنین شخصی امور دیگر را بیشتر ضایع خواهد کرد ) .
محبت خدا و رسول اکرم ( ص )
امام ( طبرانی ) از حضرت علی ( رض ) روایت می کند :
( ادبو اولادکم علی ثلاث خصال حب نبیکم و حب آل بیته و تلاوة القرآن ، فان حملة القرآن فی ظل عرش الله یوم لا ظل الا ظله مع انبیائه و اصفیائه ) .
( فرزندان تان را به سه خصلت عادت دهید : محبت پیامبرتان ، محبت اهل بیت وی و تلاوت قرآن ، زیرا حاملان قرآن زیر عرش الهی جای می گیرند ، روزی که هیچ سایه ای جز سایه ی او نخواهد بود و آنجا هم با انبیا و بندگان برگزیده بسر خواهند برد ) .
برای این منظور تعریف کردن سیرت رسول الله ( ص ) و غزوات و جنگ های اسلامی و درسهایی از سیرت و زندگانی صحابه کرام و شخصیت های بر جسته و بزرگ اسلامی و واقعات حماسه آفرین تاریخی بسیار مفید و موثر است .
تا بدین طریق کودک از نخستین دوران زندگی با سیره و زندگانی پیامبر ( ص ) و فداکاری اسلاف و بزرگان آشنا شده و تاریخ درخشان اسلامی را وسیله ی افتخار و مباهات قرار دهد و با قرآن مجید آشنا شده و آن را به عنوان برنامه ی زندگی قبول کند .
گفتار علما و بزرگان در این خصوص
امام غزالی رحمه اللهُ در ( احیاء علوم دین ) توصیه می فرماید : که به کودک ، قرآن مجید و احادیث رسول اکرم ( ص ) ، و داستانهای بزرگان و بعضی از احکام دینی تعلیم داده شود .
( ابن خلدون ) ، ( ابن سینا ) نیز به تعلیم قرآن برای کودکان توصیه نموده و آن را به سبب تثبیت پایه های ایمانی در کودک قرار داده اند ، والدین و مربی باید سعی نمایند روح تقوی را در دل و مغز کودک تقویت نمایند و آنقدر از صفات الهی و قدرتش نزد کودک تعریف کنند تا محبت خدا و عظمتش در قلب کودک جای بگیرد و پایه زندگی اش بر اساس تقوی گذاشته شود .
داستان سهل بن عبدالله تستری
( سهل بن عبدالله تستری ) رحمه اللهُ که یکی از بزرگان و عارفان برجسته و معروف است ، داستان تربیت خود را چنین شرح می دهد :
( من از سن سه سالگی شب ها بیدار می شدم و به نماز دایی ام ( محمد بن سواره ) نگاه می کردم . روزی دایی ام به من گفت : آیا نمی خواهی خدایی را یاد کنی که تو را آفریده است ؟ گفتم چگونه او را یاد کنم ؟ او گفت : وقتی که به رختخواب می روی سه مرتبه در دل خود بدون اینکه زبان را حرکت بدهی ، بگو : ( الله معی الله ناظر الی ، الله شاهدی )
( الله همراه من است ، الله به سوی من نگاه می کند ، الله تعالی گواه من است ) .
( سهل ) می گوید که من چند شبی این کلمات را گفتم ، بعد دایی خود را خبر دادم ، او فرمود از این به بعد هر شب هفت بار این کلمات را در دل خود بگو ، من دوباره همین کار را کردم و او را خبر نمودم . او فرمود : یازده مرتبه هر شب این کلمات را بگو ، بالاخره در دل من حلاوت و شیرینی این ورد داخل شد . بعد از یک سال دایی ام گفت : آن را از یاد نبر ، و تا وقت قبر بر آن مواظبت و مداومت کن . زیرا این امر در دنیا و آخرت به تو فایده می دهد ، من به این ورد تا چند سال پای بند بودم . تا اینکه حلاوت آن را در درون خود احساس نمودم . روزی دایی ام به من گفت : ای سهل اگر خدا همراه کسی باشد و به سوی او نگاه کند و گواه او باشد ، آیا چنین کسی از خدا نافرمانی می کند ؟ پس بر حذر باش از گناه و نافرمانی .
( سهل ) رحمه اللهُ بر اثر تعلیم و تربیت دایی اش از بزرگترین عارفان و مردان با خدا گردید ، زیرا دایی اش از دوران کودکی نهال ایمان و خوف خدا و اساس اخلاق را در دل وی کاشته بود .
براستی که کاشتن نهال های ایمان در ذهن کودک روزی تبدیل به درخت های پر برگ و بار خواهد شد ، لذا بر والدین و مربیان ضروری است که در این زمینه از هیچ کوششی فرو گذار نشوند و همواره سعی نمایند با مثالهای مختلف و داستان های گوناگون ذهن کودک را به عظمت و قدرت الله جل جلاله متوجه سازند و محبت پروردگار را در دل وی جایگزین نمایند ، طوری که کودک چنان در قلب خود ، محبت و عظمت الهی را حس نماید که از نافرمانی او ناراحت شود و به اطاعت از دستورات الله جل جلاله کاملاً آماده گردد .
منبع : کتاب تربیت و اصلاح فرزندان
تألیف : مولانا محمد قاسم قاسمی